رد شدن به محتوای اصلی

دلربایی پیش از مرگ


shakiba_persiangraphic003



اندیشمند و متفکر برجسته ایرانی " ارد بزرگ " می گوید : (( نوازش و دلربایی زیاد ، پیشاپیش بستر مرگ را فراهم کند )) اما این حقیقت را قرنها پیش سردار متجاوز مغول نمی دانست ده سال بود که حاکم نظامی کرمانشاه شده و در این مدت مدام چشم چرانی می کرد و پی عیش و نوش بود.
برای چندمین بار عاشق گشته و بی قرار دختر یکی از معتمدین کرمانشاه شده بود پس از چند روز خودخوری بلاخره اختیار از کف بداد و به خانه آن آدم آبرومند یورش برده و گیسوی دختر را در چنگال گرفته و بر زمین می کشید .
تیغ شمشیر در زیر گلوی خانواده دختر بود پس کسی حتی نمی توانست التماس و خواهش کند چون دختر را به قلعه سیاه خویش برد کنیزکان دخترک را احاطه کردند دستی بر سر رویش کشیده آرایشش کرده و به اتاقی فرستادند که آن مرد نانجیب انتظارش را می کشید . دخترک دیگر چه امیدی می توانست داشته باشد ، چون مرغ اسیری در چنگال اژدها . گلویش پر از بغض بود و چشمانی مضطرب . با خود گفت خودم را می کشم تا از این ننگ خلاصی یابم . اما ناگهان فکری به سرش زد و به سردار گفت من آماده ام تا تو را امشب از خویش راضی کنم اما پیش از آن باید از پدرم اجازه بخواهم و چون پدرم در خانه اسیر است بگویید کاتب بیاید تا بگویم نامه ی برای پدرم نوشته و از او برای همیشه خداحافظی کنم . سردار کاتب را خواست کاتب جوانی زشت رو و مغول که تازه نوشتن را آموخته بود.
نامه نوشتن را آغاز نمود سردار چون از آن دو دور شد ، دختر به کاتب گفت : تو جوان برازنده و فوق العاده زیبایی هستی جوانک بر خود لرزید و دختر گفت سیمای تو همان سیمایی مردی است که من قبلا در خواب دیده بودم جوانک سکوت کرده و سرخ شده بود دخترک باز گفت تو تا به امشب کجا بودی که من خودم را فدایت کنم .
قلم در دست کاتب می لرزید ! پریزادی بی مانند و خوشبو را می دید که او را چنین وصف می کند به دختر گفت : اما من اینجا یک کاتب هستم و شما همسر حاکم !
دختر با کرشمه خاصی گفت فرمانروای من تویی ! اگر او را از پا درآوری !!
کاتب نگاهی به چشمان زیبای دختر افکند و دل از دست بداد ، دختر گفت اگر سردار به من دست زد دیگر عشق و مهری از من نخواهی دید کاتب از شدت هیجان سرخ شده بود مرکب از دستش افتاد بر زمین از صدای آن حاکم باز آمده و گفت بس است نامه را بردار و برو . حاکم دست بر شانه دخترک نهاده و به او گفت بلند شو برویم چون کاتب دست حاکم را بر شانه دختر بدید قرار از کف بداد و تیغ تیز کردن قلم خویش را بیرون کشید از پشت بر گردن حاکم کشید چون فریاد مرگ حاکم به آسمان کشیده شد محافظین به درون اتاق ریخته و در دم کاتب تیغ بدست را کشتند . دخترک گریه می کرد نگهبانان با احترام به او گفتند شما از اینجا بروید چند روز بعد سردار جدیدی به کرمانشاه وارد شد مستخدمین و زنان سردار قبلی اجازه خروج از آن اسارتکده مجلل را پیدا نمودند و آن دختر نجیب توانست بار دیگر به خانه پدری پا گذارد .

یاسمین آتشی


http://da3tanekotah.persianblog.ir/post/39/



نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

10 ایده برای کمک به اداره زندگی پرمشغله‌

ساده کردن زندگی لزوماً به این معنی نیست که از چیزهایی که می خواهید در زندگی، بگذرید. درواقع، دقیقاً متضاد این است. ساده کردن زندگی به شما زمان بیشتری برای انجام کارهایی که وقت و انرژی برایشان می خواهید، می دهد (مثل ورزش، کتاب خواندن یا شرکت در یک کلاس آموزشی). این ایده ها را امتحان کنید تا زمان، هزینه، پشتیبانی و فضای بیشتری در زندگی پرمشغله تان ایجاد کنید. 1. یک عادت جدید در خودتان ایجاد کنید و آنرا به سایر اعضای خانواده هم آموزش دهید: هیچوقت بدون اینکه چیزی با خود ببرید اتاق را ترک نکنید. مثلاً اگر در طول شب می خواهید از اتاق نشیمن به آشپزخانه یا اتاق خواب بروید، وسیله ای که باید به محل خود برگردانده شود را در راه با خود ببرید. 2. اگر خانواده پرجمعیتی دارید که تعداد زیادی باید از یک حمام و دستشویی استفاده کنند، برای هرکس یک سبد مخصوص درنظر بگیرید که وسایل مخصوص حمام خود را در آن نگه دارند و حتماً پس از استفاده آنرا به اتاق خود برگردانند. درست مثل زندگی در خوابگاه های دانشجویی. اینکار باعث می شود فضای حمام شلوغ و بی نظم نشود و هرکس به راحتی از وسایل خود استفاده کند و جروبحثی هم پیش ن...

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فر گرد *اسطوره*

- فرگر د اسطوره اکنون در فرگر د اسطوره از خود می پرسیم :اسطوره کیست؟آیا با در نظر گرفتن فرگرده های مردان وزنان کهن و همچنین آگاهی ار اینکه برآزندگان چه کسانی هستند با خود به اندیشه فرو نخواهیم رفت که چه کسی اسطوره است و لزوما چه کسی نیز می بایست اسطوره باشد؟! همانگونه که میدانید اسطوره های" افراد الگو" در جامعه اشخاص مشخصه ای هستند که جامعه افکار وعقاید آنان را می پذیرد واز آنجا که دیدگاههای آدمیان متفاوت است لذا هر کسی اسطوره و الگوی خود را دنبال می کند و درعین حال اینکه چنین کسی چگونه افکاری را دنبال می ند بستگی به آن دارد که هدف ما از دنباله روی از یک اسطوره چه باشد بطور مثال آنکه در زمینه های دینی و مذهبی بدنبال الگوی مناسب است الگوی دینی خود را برمی گزیند و به همین شکل انتخاب ما با درنظر گرفتن ایده ها اسطوره ها والگو ها صورت میگیرد... چرا که آدمی همواره در پی خویش میگردد در " خود واقعی درون خود" را تا دریابد چه را از زندگی طلب می کند و خواهان چیست وکدامین اندیشه و عملی رادر زندگی می پسندد می پدیزد، دوست دارد ویا قبول میکندتا بواسطه ی ان توشه ای برای راه رفتن ...

نامداران ارتباطات همراه هدست بلوتوث STONE جبرا را رونمايي كرد

هدست بلوتوث STONE آخرین محصولات جبرا با حضور مدیران ارشد این شرکت و شرکت نامداران ارتباطات همراه رو نمایی شد. این محصول با حذف طرح‌های سنتی هدست بلوتوث نسل جدیدی از این فناوری را برای ارائه به کاربران همراه خواهد داشت. هدست بلوتوث STONE هم‌اکنون در تمامی نمایندگی‌های فروش شرکت نامداران ارتباطات همراه در سر تا سر ایران عرضه می‌شود. بدنه این هدست بلوتوث به گونه‌ای طراحی شده که به طور خاصی گوش را در بر می‌گیرد. جبرا Stone به همراه یک شارژر بی‌سیم قابل حمل عرضه شده که تمامی آن به آسانی در کف دست جای می‌گیرد. کافی است هر جا شارژ هدست تمام شد، برای شارژ، داخل شارژر بی‌سیم قرار داده شود. یکی از ویژگی‌های متمایز این محصول نسبت به سایر مدل‌های قدیمی، استفاده از فناوری حذف نویز (™Noise Blackout) و دسته میکروفون است. به گزارش خبرنگار ايتنا از اين مراسم، طی این نشست «مارتین روبرت هرلوف» مدیر بازاریابی جبرا ضمن ابرازخرسندی فراوان از اختراع این محصول گفت: «طرح و ویژگی‌های انحصاری جبرا Stone نگرش مصرف‌کنندگان تلفن همراه را در مورد هدست‌های بلوتوث تغییر خواهد داد.» به گف...