رد شدن به محتوای اصلی

فرمانروایان نیرومند

نوشته زیر به قلم ادیب و نویسنده کشورمان مسعود اسپنتمان به نگارش در آمده است sepitemann@yahoo.com


ارد بزرگ میگوید: فرمانروایان نیرومند، رایزنانی باهوش و کارآمد در کنار خود دارند


ناهمسانی نهاد دیوانسالاری با فرهمندی همواره موجب دوگانگیهایی در دستگاه فرمانروایی دولتهای جهان بوده است. به ویژه در ایران که این دو همیشه با هم آمیخته بوده اند. ایرانیان در بیشتر دوران فرمانروایی خود بر گستره ی بزرگی از گیتی فرمان میرانده اند که موجب پدیدار شدن دیوانسالاری بزرگی درون ایران شده است. همچنین باورمندی ژرف ایرانی به "فره" موجبات بر سر کار آمدن شاهی فرهمند در سر هرم دیوانسالاری را فراهم ساخته است. از آنجا که ایرانیان برای هر گرهی راهکاری متناسب با فرهنگشان دارند، دوگانگیِ میان دیوانسالاری دست و پاگیر با "اختیار ویژه" ی شاه فرهمند را با سر کار آوردن رایزنان باهوش و کارآمد، به یگانگی دگرگون کردند.

«به شوند ویژگیهای فرهمندانه ی ژرف در اندیشه ی خاوریان است، که فرمانروایانشان حتی امروزه (1913 در پایان دوران قاجاریه) به نهادی فردی نیاز دارند تا مسئولیت کارهای دولت به ویژه شکستها را بر دوش بکشد [تا مبادا به فرهمندی شاه در اندیشه مردم گزندی برسد].جایگاه سنتی "وزیر بزرگ" در چنین کشورهایی از همین واقعیت سرچشمه میگیرد. تلاش برای جایگزین سازی جایگاه وزیر بزرگ با وزارتخاته هایی که در زیر دید وزیران و به فرماندهی شاه اداره شوند در "ایران" در طول نسل گذشته با شکست روبرو شده است. این دگرگونی موجب میشود شاه در جایگاه رئیس قوه مجریه قرار بگیرد و شخصا مسئولیت همه بدبهرگیها و مشکلات مردم را به دوش بکشد، این نقش نه تنها باعث ناخرسندی و دردسر همیشگی او خواهد شد، بلکه باور به مشروعیت فرهمندانه او را خدشه دار خواهد ساخت. (دین،قدرت،جامعه ماکس وبر)»

گفتار ماکس وبر گرچه باورپذیر به دیده میآید، اما گزاره ی او تنها شوند گزینش وزیر بزرگ در دستگاه دیوانی ایران نیست. چرا که گفتار درباره همکاری وزیر بزرگ [بزرگ فرمادار] با شاهنشاه، شالوده در گفتاری فلسفی دارد که سوای اندیشه ی ایرانی، آن را در گفتار افلاطون نیز میبینیم. افلاطون برین باور بود که تنها یک شاه-فیلسوف میتواند بهترین گزینه برای فرمانروایی باشد. فیلسوفی که جوانی را در دانش فلسفه گذرانده و اکنون که او را به شاهی گزیده اند با اکراه شاهی را بر دوش میگیرد. ریشه ی فلسفه ی افلاطون بیگمان به ایران باستان بازمیگردد. افلاطون در رساله ی الکیبیادس نخست، از آموزشهایی که به شاهان و شاهزادگان ایرانی به دست مغان داده میشد پرده بر میدارد. این آموزشها را در سنگنبشته های داریوش نیز میتوانیم ببینیم.در شاهنامه فردوسی که گنجینه ای از آداب و آیینهای ایران از کهنترین زمانه ها را درون دارد میبینیم که گزینش رایزن باهوش و کارآمد [دستور] از آغاز تاریخ ایرانیان انجام میشده است

دوران کیومرث : سیامک خجسته یکی پور داشت / که نزد نیا جای "دستور" داشت [هوشنگ رایزنِ کیومرث بود]
دوران تهمورث : مر او را یکی پاک "دستور" بود / که رایش ز کردار بد دور بود
خنیده به هر جای و "شهرسپ" نام / نزد جز به نیکی به هر جای گام
اردشیر نخست : ز "دستور" ایران بپرسید شاه / که بدخواه را گر نشانی به گاه

در دوران انوشیروان دادگر نیز میتوانیم حضور پرتوان و پررنگ "بزرگمهر" دانا را ببینیم
[ایزد فرزانگی، بوزرگمهر / آنکه بد نوشیروان را نام و ننگ]
مردی که هرباره خطاهای نوشیروان را به وی گوشزد میکند اما در پایان خود قربانیِ دستگاه دیوانسالاری میشود، چرا که دیوانسالاری میل دارد روشنفکر هاژه را به خدمتکاری خویش وا دارد (فرانتس نویمان)
همچنین در دورانهای اسطوره ای شاهنامه، هرگاه پادشاهان سخن رایزن را نشنوده اند گرفتار پیامدهای آن نیز شده اند. برای نمونه کاووس که سه بار گرفتار و بندی شد، یا نوذر که راه بیدادگری پویید.

حتا افراسیاب دشمن ایران، هنگامی دچار بیشی خواهی شد که اغریرث رایزن و خرد ناپیوسته ی خود را کشت و سپستر هنگامی برای همیشه نابود میشود که "پیران ویسه" وزیر خردمند خود را از دست میدهد

البته هستی رایزنان در دوران کنونی، گرچه از "نهاد پرمایه ی وزیر بزرگ" به "جایگاهی مشورتی" پایین آمده است، اما از یاد نبریم که «رایزنان دولت در حکم حافظه و یادمان پیکره سیاسی هستند (لویاتان تامس هابز)»


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

پرستاران مهربان و دلسوز، نغمه خوش زندگی دوباره هستند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

کوشش برای تندرستی همگانی، یکی از مهمترین کارهای دیوانسالاران است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی گرفتار شدن در روزمرگی، بلای خاموش عرصه بهداشت و درمان است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی پزشک، نماد ادب و امید است و چه فرهمندی بالاتر از این... فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی تاریخ گواه آن است که حماقت، نادانی و بازیگوشی، دشمنان مهم تندرستی بوده اند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی آدمهای هوشمند، تندرستی را در زندگی و رفتاری خردمندانه و آگاهانه می یابند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

سخن استاد فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

در زندگی نادان، سرانجام یک گره، هزاران گره باز نشدنی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی ارمغان کُرنش در برابر نادان، سختی دو چندان است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی چه بسیار آدمیان نادانی که مهربانی شایستگان را بر نمی تابند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی شمشیر نادان هایی که در برابر خردمندان می ایستند، خودسری است و خودستایی. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی نادان، همیشه از آز و فزون خواهی خویش، خسته است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

بخشی از بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فر گرد *برآزندگان *

- فرگر د برآزندگان (( زندگی چیست نمی دانم من من فقط میدانم زندگی سهم من از بودنم است )) (* شاعر: مهدی مقدسی *) دراین بخش از فرگرد های ارد بزرگ در فرگرد برازندگان اولین سوالی که دراولین قدم , فکر را مشغول میکند , این خواهد بود که "برآزندگان " چه کسانی , ممکن است باشند. از دیدگاه من برآزندگان افرادی هستند که در صحنه ی زندگی سازنده ومهیا کننده ی زندگی بهتر برای مردم می باشند . میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است . ارد بزرگ این گروه شامل : بزرگان : اندیشمندان ، کاشفان ومخترعین ، و استادان وعُلمای هرگونه دانش علم وپیشه وصنعت ..... می باشند و اینگونه افراد نیز چون فرگرد "مردان وزنان کهن" انسان هائی از میان خود ما هستند تفاوت" برآزندگان " این است که اینان در زندگی خود چه به فقر باشد چه به ثروت , هرگز هیچ چیز را مانع یادگیری خود نمی دانند و بسیار نیز کنجکاوند این گروه همواره دانشی بیشتر از یک یا دودانش را در زندگی خود دنبال می کنند علاقمندی های متنوعی دارند ، بموقع وبی موقع از هر گونه تفریحاتی که در آن شور و انرژی وجودداشته باشد یا بگونه ای کنجکاوی وهی