رد شدن به محتوای اصلی

انتقاد يا نگاه منفي بهتر از ديده نشدن است

آدم‌ها براي آنکه وجود داشته باشند، نياز دارند ديگران آن‌ها را ببينند.

به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگ‌هاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نويسنده وبلاگ "وبلاگوار" به نشاني http://weblogvar.persianblog.ir در ادامه نوشته است: نظريه‌هاي بازشناسايي به شدت به ارتباط‌ها و رابطه‌ها و رفتارهاي ما در زندگي مرتبط است.

معناي بازشناسايي را شايد بتوان «به رسميت شناخته شدن» يا «دريافت موافقت يا تاييد ديگري» دانست يا به زبان خودماني تحويل گرفتن و گرفته شدن. تعدادي از ارتباط شناسان معتقدند که ما در ارتباط‌هايمان وراي هدف‌هاي ابزاري که داريم (مثلا گرفتن يا دادن اطلاعات)، در جستجوي بازشناسايي هستيم. مثلا در همين سلام و احوال پرسي روزمره، هدف بيشتر اين است که به طرف مقابل اداي احترامي‌کرده باشيم و اينکه بگوييم من تو را مي‌بينم و صد البته، تو هم من را ببين و جوابم را بده.

در حقيقت ما براي اينکه وجود داشته باشيم ديگران بايد ما را ببينند و بازشناسايي کنند. در صورت عدم ديده شدن احساس نابودي و نيستي مي‌کنيم. يکي از نويسندگاني که از بازشناسايي نوشته مي‌گويد اگر امکان آن از نظر فيزيکي وجود داشت، هيچ کيفري سخت تر از اين وجود نداشت که فرد توسط هيچکدام از اعضاي جامعه ديده نشود. فکر کنم همه ما وقتي وارد جمعي مي‌شويم ترجيح دهيم به ما بغرند و به هر دليلي برسرمان فرياد بکشند تا اينکه کسي به ما محل نگذارد و ما را نگاه نکند و خودش را به کاري مشغول کند. يعني خيلي وقت‌ها انسان انتقاد يا نگاه منفي را به ديده نشدن و عدم واکنش بقيه ترجيح مي‌دهد و صد البته واکنش‌هاي تاييدآميز را به هر دوي اين‌ها ترجيح مي‌دهيم.

نياز ما به بازشناسايي و نگاه ديگران يک نياز هويتي است. يعني يک معلم براي اينکه حس کند معلم است بايد شاگرداني داشته باشد، يا لااقل کساني وجود داشته باشند که او را با اين هويت بشناسند. يا يک بلاگر بايد خواننده داشته باشد تا نياز به ديده شدن و خوانده شدن که او را به نوشتن و عمومي‌کردن نوشته‌هايش کشانده، ارضا شود.

بازشناسايي موتور خيلي از ارتباط‌هاي ما و فرايندي است که طي آن هويت ما - يعني تعريفي که ما از خودمان مي‌دهيم- ساخته مي‌شود. اگر فردي خودش را بامزه يا شوخ مي‌پندارد به خاطر اين است که ديگران با حرف‌هايش مي‌خندند يا به گونه‌اي به او فهمانده‌اند. اما نگاه ديگران در عين حال هم خواستني است و هم ترس برانگيز. چون ما به ديگران و آينه‌اي که آن‌ها به سمت ما دراز مي‌کنند، خودمان را در آن مي‌بينيم، ارزيابي مي‌کنيم و تصويري که از خودمان داريم را تاييد مي‌کنيم يا نمي‌کنيم.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

10 ایده برای کمک به اداره زندگی پرمشغله‌

ساده کردن زندگی لزوماً به این معنی نیست که از چیزهایی که می خواهید در زندگی، بگذرید. درواقع، دقیقاً متضاد این است. ساده کردن زندگی به شما زمان بیشتری برای انجام کارهایی که وقت و انرژی برایشان می خواهید، می دهد (مثل ورزش، کتاب خواندن یا شرکت در یک کلاس آموزشی). این ایده ها را امتحان کنید تا زمان، هزینه، پشتیبانی و فضای بیشتری در زندگی پرمشغله تان ایجاد کنید. 1. یک عادت جدید در خودتان ایجاد کنید و آنرا به سایر اعضای خانواده هم آموزش دهید: هیچوقت بدون اینکه چیزی با خود ببرید اتاق را ترک نکنید. مثلاً اگر در طول شب می خواهید از اتاق نشیمن به آشپزخانه یا اتاق خواب بروید، وسیله ای که باید به محل خود برگردانده شود را در راه با خود ببرید. 2. اگر خانواده پرجمعیتی دارید که تعداد زیادی باید از یک حمام و دستشویی استفاده کنند، برای هرکس یک سبد مخصوص درنظر بگیرید که وسایل مخصوص حمام خود را در آن نگه دارند و حتماً پس از استفاده آنرا به اتاق خود برگردانند. درست مثل زندگی در خوابگاه های دانشجویی. اینکار باعث می شود فضای حمام شلوغ و بی نظم نشود و هرکس به راحتی از وسایل خود استفاده کند و جروبحثی هم پیش ن...

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فر گرد *اسطوره*

- فرگر د اسطوره اکنون در فرگر د اسطوره از خود می پرسیم :اسطوره کیست؟آیا با در نظر گرفتن فرگرده های مردان وزنان کهن و همچنین آگاهی ار اینکه برآزندگان چه کسانی هستند با خود به اندیشه فرو نخواهیم رفت که چه کسی اسطوره است و لزوما چه کسی نیز می بایست اسطوره باشد؟! همانگونه که میدانید اسطوره های" افراد الگو" در جامعه اشخاص مشخصه ای هستند که جامعه افکار وعقاید آنان را می پذیرد واز آنجا که دیدگاههای آدمیان متفاوت است لذا هر کسی اسطوره و الگوی خود را دنبال می کند و درعین حال اینکه چنین کسی چگونه افکاری را دنبال می ند بستگی به آن دارد که هدف ما از دنباله روی از یک اسطوره چه باشد بطور مثال آنکه در زمینه های دینی و مذهبی بدنبال الگوی مناسب است الگوی دینی خود را برمی گزیند و به همین شکل انتخاب ما با درنظر گرفتن ایده ها اسطوره ها والگو ها صورت میگیرد... چرا که آدمی همواره در پی خویش میگردد در " خود واقعی درون خود" را تا دریابد چه را از زندگی طلب می کند و خواهان چیست وکدامین اندیشه و عملی رادر زندگی می پسندد می پدیزد، دوست دارد ویا قبول میکندتا بواسطه ی ان توشه ای برای راه رفتن ...

بزرگترین پیروزیهای تاریخ

نوشته زیر به قلم ادیب و نویسنده کشورمان مسعود اسپنتمان به نگارش در آمده است sepitemann@yahoo.com ارد بزرگ میگوید: پیام آوران باورهای پست، بزرگترین پیروزیهای تاریخ مردم خویش را به ریشخند گرفته اند گفتار درباره ی پیام آوران باورهای پست در ایران، زخمی تاریخی را میگشاید، که آسیب شناسی آن به ویژه در سده ی کنونی تاریخمان میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات فرهنگیمان شود. این زخم نه از شمشیر فاتحان ایران در "ایسوس"ها و "فتح المبین"ها، بلکه از قلم به دستانی است که به جای "بازگشت به خویشتن"، بزرگترین پیروزیهای تاریخ مردم خویش را به ریشخند گرفتند. زخمی که اینان بر پیکره ی پهلوان-کشور خویش زدند از زخم قلم هرودوت ها و ماراتون نویسان و الکساندر سازان سهمگین تر بوده است. یکی از آنها نوشت: کوروش پسر زنی یهودی بود که در جوانی ل... میداد و توانست از راه راهزنی به شاهی برسد. (ش.ص.خ) دیگری نوشت: کردار کوروش در پاس داشتن آیینهای بابلیان و مصریان همچون رفتار فریبنده ملکه ی انگلیس در هند بود که روبروی موشها و گاوها زانو میزد تا بتواند بهتر کشور آنها را بچاپد !! (ش.م.م) آن یکی ...